جزوه تشکیلات
اسلامی کاری از واحد تشکیلات جنبش عدالت خواه است که به نظر خیلی خیلی مختصر مطالب
قابل تاملی را پیرامون کار تشکیلاتی بیان کرده است
جزوه تشکیلات
اسلامی کاری از واحد تشکیلات جنبش عدالت خواه است که به نظر خیلی خیلی مختصر مطالب
قابل تاملی را پیرامون کار تشکیلاتی بیان کرده است
بی شک اگر بخواهیم موفقیت گذشته خود به دوره انقلاب و جنگ را دریابیم، ناگزیر از احیای تجربه تشکیلاتی ایشان هستیم.
نوع شناسی رفتار انقلابیون و رزمندگان که منجر به نتایج ثمربخش بسیاری شده است، راه را برای دستیابی به الگوهای قابل تأسی فراهم ساخته است.
دوره انقلاب و دفاع مقدس مشحون از تجربه های نابی است که مجالی برای بروز در تاریخ نیافته بودند و این خیزش عظیم احیای کرامت انسانی، راه را برای نمود یافتن آنها فراهم کرد.
در نظر گرفتن تک نگارهای تاریخی این برهه حساس و پرکنش (در همه ساحات جامعه اعم از فرهنگ و اقتصاد و سیاست)، امکان پذیری مدل سازی بومی را در روند پیش روی جامعه اسلامی ثابت می کند.
با کمی دقت در تمام موارد مورد نظر، محور ثابتی وجه مشترک آن هاست که همان تشکیلاتی بودن آن وقایع است.
کار کنید، تشکیلاتی کار کنید!/ حجج اسلام پناهیان و آقاتهرانی، دکتر فیاض، احسان محمدحسنی، علیمحمد مودب و... از کار تشکیلاتی میگویند
گروه فرهنگی: باکلاسش میشود کار تشکیلاتی؛ عنوانی که اگر جلوی خیلیها به زبان بیاوری هیچ ارتباطی بین خود و آن احساس نمیکنند. اما اگر همین کار تشکیلاتی را ساده کنی و با کمی مسامحه بگویی کار جمعی آن وقت است که همان خیلی ها هم کلی از مصداقهایش را در زندگی روزمره خود پیدا میکنند و حتی میتوانند درباره وجوه مختلف آن صحبت کنند!
مجتمع انسانى غیر از این نیست که از افراد و اقوامى داراى طبایع و افکار مختلف تشکیل می یابد، و در این مجتمع هیچ اجتماعى بر اساس سنتى که حافظ منافعشان باشد اجتماع نمی کنند مگر اینکه اجتماع دیگرى علیه منافعش و مخالف با سنتش تشکیل خواهد یافت، و دیرى نمی پاید که این دو اجتماع کارشان به اختلاف کشیده و سرانجام به نزاع و مبارزه علیه هم برمىخیزند، و هر یک در صدد برمی آید که آن دیگرى را مغلوب کند.
پس با این حال مساله جنگ و جدال و اختلافاتى که منجر به جنگهاى خسارتزا می شود امرى است که در مجتمعات بشرى گریزى از آن نبوده و خواه ناخواه پیش می آید، و اگر این امر قهرى نبود انسان در خلقتش به قوایى که جز در مواقع دفاع بکار نمی رود از قبیل غضب و شدت و نیروى فکرى، مجهز نمی شد. پس اینکه می بینیم انسان به چنین قوایى در بدن و در فکرش مجهز است خود دلیل بر این است که وقوع جنگ امرى است اجتناب ناپذیر، و چون چنین است به حکم فطرت بر جامعه اسلامى واجب است که همیشه و در هر حال تا آنجا که می تواند و به همان مقدارى که احتمال می دهد دشمنش مجهز باشد مجتمع صالحش را مجهز کند.
و این تجهیز اما، اگر در بستر هدایت شونده تشکیلات صورت نپذیرد، سرعت و قوت عصیان و طغیان دشمنان خدا را شدت می بخشد.
به قدر توانایی، بایستی که نائره فساد را که باعث بطلان کلمه حق و هدم اساس دین فطرى می شود و نمی گذارد خدا در زمین پرستش شود و عدالت در میان بندگان خدا جریان یابد خاموش ساخت...
این خاموشی آتش فساد تشکیلات باطل را جز تشکیلات حق، کسی عهده دار نیست!