یک صفت مهم در کار دسته جمعی
امام خامنهای: آقای بهشتی مردی بود به معنای حقیقی کلمه، حلیم. حلم را غالباً نمیتوانند معنا کنند. بنده آن معادل فارسیاش را پیدا کردم. آن وقتها میگفتند که، ما مشهدیها میگوییم -نمیدانم حالا شما هم میگویید یا نه، ما وقتی که در مشهد بودیم میگفتیم- فلانی جنبهدار است، با جنبه است؛ مراد، ظرفیت نفسانی است. مراد از این کلمۀ جنبهداری که در مشهد خیلی معمول و رایج است، این است که فلانی ظرفیت نفسانی دارد، ظرفیت روحی دارد، به هر نسیمی برآشفته نمیشود. ببینید یک عمق کم، مثلاً بیست سانتیمتر وقتی عمق آب هست، یک فوت هم میتواند موج ایجاد کند، اما وقتی که این عمیق شد، نه؛ بادهای خیلی تندتر از آن هم نمیتواند این را زیر و بالا کند. آقای بهشتی یک همچین آدمی بود. آدمی که از میدان در برود، اصلاً نبود. ممکن بود در یک جلسهای حتی اهانت به او بشود، که خب، بارها دیده بودند دوستان، دیده بودیم، اتفاق افتاده بود. ایشان آدمی بود که این تحمل را داشت که آن آدم اهانتش را بکند تا آخر، حتی آن نالهی آخرش را هم بکند، ایشان سکوت کرده، بعد که او حرفش تمام شد، آن وقت حالا ایشان شروع کند. حالا بعد هم که شروع کند، تازه با اهانت متقابل نه، با دشمنام متقابل نه، با استدلال و توجیه و اشتباه کردید و اینجور نیست؛ یک آدم اینجوری بود. این بسیار صفت مهمی است. آدمهایی که این ظرفیت نفسانی را ندارند، برای کار دسته جمعی آدمهای مناسبی نیستند؛ که زود برآشفته بشوند از حوادث یا از [هر چیز دیگر]، چه از اهانت، چه از ستایش، فرق نمیکند. حلم، آن ظرفیت و جنبهدار بودن، در همه جا اثر خودش را نشان میدهد. (صفحات ۳۹ و ۴۰ از کتاب قرارگاههای فرهنگی)