درنگی در زمینهها: نقشهای تشکیلاتی در عاشورا
وَ لَعَنَ اللَّهُ الْمُمَهِّدِینَ لَهُمْ بِالتَّمْکِینِ مِنْ قِتَالِکُم...
به کوچکی نقشی که به عهده داری نگاه نکن، نگاه کن مسئولیت تو کدام خیمهگاه را "آمادهتر" میکند؟
همه نقشها لازم و ملزوماند، این سرفصل را در جان روضهها باید دید، با روضه بهتر میشود "اثر نقشها" را باور کرد.
برای نبرد باید "زمینهها" را آماده کرد، همه میدانند بدون "پشتیبانی" قوی طرحی انجام نمیشود! این قصه از کلان تا خرد، از کل تا جزء مصداق دارد:
مثلا برای لگدکوب کردن بهتر پیکر یک دشمن باید اسبها را تجهیز کرد، این زحمت به عهده نیروهای پشت صحنه خواهد بود، برادران با اخلاص "ستادی" که کسی آن ها را در میدان نمیبیند ولی از نیروهای "صفی" پشتیبانی میکنند!
فلذا این نقشها لازم است: اسرجت، الجمت...
یا مثلا برای قوت قلب فرمانده باید همکاری کرد و الا امثال عمر سعد آن قدر جرئت ندارد که اولین تیر را در چله کمان بگذارد و جماعتی را شاهد بگیرد که نبرد را او آغاز کرده است. این زحمت بر عهده نقشهای "سیاهی لشکر" است، نقشهایی برای دلگرمی فرماندهان: شایعت، بایعت، تابعت...
به کوچکی نقشی که بر عهده داری نگاه نکن...
عجیب نیست اگر در زیارت مطلقه چهارم امام حسین در مفاتیح سه دسته با هم لعنت میشوند:
1- قاتلان امام(لَعَنَ اللَّهُ مَنْ قَتَلَکَ)
2-شریکان در قتل (لَعَنَ اللَّهُ مَنْ شَرِکَ فِی دَمِکَ)
3-ساکتان و راضیان با قتل (لَعَنَ اللَّهُ مَنْ بَلَغَهُ ذَلِکَ فَرَضِیَ بِهِ )
إِنَّا إِلَى اللَّهِ مِنْ ذَلِکَ بَرِیءٌ. (کامل الزیارات، النص، ص: 205)
چه نقشهای دقیقی! همه در این بازی دخیلاند و از آن سهمی دارند
و هنوز قصه ادامه دارد، به اردوگاهت نگاه کن!
سیاهی لشکر کدام سپاهی؟
منبع: مدیر در مدار کربلا