پایگاه مضمار ؛ تشکیلات اسلامی

إنَّ الیومَ المضمار و غَداً السِّباق ؛ امروز روز تمرین و فردا روز مسابقه است. (خطبه ۲۸ نهج‌البلاغه)
شنبه, ۲۶ دی ۱۳۹۴، ۰۲:۱۷ ب.ظ

چلچراغ فرماندهی در دوران دفاع مقدس- قسمت دوم

در قسمت اول، بیست نکته از نکات مدیریتی و فرماندهی دوران دفاع مقدس آمده بود، در اینجا هم قصدم این بود بیست نکته دیگر را بیاورم ولی دیدم نکات یادداشت شده خودم بیشتر از چهل است لذا دریغ نکردم و در قسمت دوم بیست و شش نکته را آورم تا جمعا چلچراغ فرماندهی ما دارای چهل و شش ویژگی باشد.

21. داشتن روحیه بسیجی: هنر همه فرماندهان ما در دوران دفاع مقدس این است که همه آنها خودشان بسیجی هستند. این که فرماندهان بسیجی باشند و روحیه بسیجی، ثمرات فراوانی دارد که یکی از مهترین آنها یادگیری در حداقل زمان ممکن و شکوفایی استعداد است. توضیح اینکه، نیروهای داوطلب و بسیجی از جمله ویژگی هایشان این است که در حداقل زمان ممکن یاد میگیرند که حرکت خودشان را انجام دهند روحیه بسیجی و تکلیف مداری مبتنی بر آن در رده فرماندهان کاری کرده است که آنها بدون گذراندن دوره های فرماندهی کلاسیک نظامی، همه اینها را در صحنه عمل یاد بگیرند و در دفاع مقدس پیاده کنند.

22. شایسته سالاری به معنای واقعی کلمه: از جمله چیزهایی که در دوران دفاع مقدس بسیار مشهود بود، بحث شایسته سالاری است چرا که اساسا پست و مقامی و پول و ثروتی در میان نبود که کسی بخواهد برای رسیدن به آن تلاش کند. بنابراین بهترین ها فرمانده می شدند و شایسته سالاری به معنای واقعی کلمه تحقق پیدا می کرد.

23. توجه به آمادگی جسمانی نیروها: بعد آمادگی جسمانی نیروها، برای فرمانده حائز اهمیت بود بطوری که برخی از فرماندهان حتما پیاده روی و صبحگاه را در برنامه منظم نیروهایشان داشتند و تأکید می کردند که قبل از هر عملیات نیروها باید بین 200 تا 300 کیلومتر پیاده روی داشته باشند.

24. ثبت اتفاقات و رویدادها: برخی از فرماندهان در سطح قرارگاه تلاش می کردند که به هر وسیله ای که شده است تقسیم کارها، جلسات، فراز و فرود های عملیات و ... ثبت شود. همین اعتقاد است که امروزه اطلاعات و اسناد بسیار زیادی از دوران دفاع مقدس و تجربه موفق آن باقی گذاشته است. فرماندهان و مدیران کنونی نیز با بهره گیری از این نکته باید در جهت ثبت تجارب موفق و ناموفق خود و ذخیره سازی آن برای نسل های بعدی تلاش کنند.

25. اخلاص بالا: یکی از ویژگی های فرماندهان ما در دوران دفاع مقدس خلوص بالای آنها بود که یکی از نتایج این اخلاق، مدیریت بر قلب نیروها و نفوذ در دل آنهاست. مثلا سردار قربانی می گفت فرمانده اطلاعات از قول یکی از نیروهای شناسایی اطلاعاتی را گفت که من قبول نمی کردم، چند بار گفت باز من قبول نکردم تا اینکه گفت من خودم رفتم و این اطلاعات را بدست آوردم و زیر اسکله عراقی ها قایم شده بودم جایی که بالایش دستشویی عراقی ها بود، آنها سه بار روی من ادرار کردند، حالا اینجا آمده ام و شما حرف من را قبول نمی کنید. این یکی از نمونه های اخلاصی است که نمی خواهد فرمانده او متوجه شود که او این کار را کرده یا نیروهای زیر دستش.

26. دوری از اهمال و سستی در کار: از جمله ویژگی های فرماندهان دفاع مقدس این بود که کاری را که می خواستند انجام بدهند در آن اهمال و سستی نمی کردند و در سریعترین زمان ممکن، با کیفیت آن را انجام می دادند. چرا که می دانستند اگر زمان از دست برود یا کیفیت کار از دست برود، خطر برای جان نیروها وجود دارد.

27. نهایت استفاده از امکانات موجود: فهم این نکته که فرمانده و نیروها نباید منتظر این باشند که قرارگاه بالاتر چه امکاناتی در اختیار آنها بگذارد، کاری کرده بود که ما قدر همین امکانات خودمان را می دانستیم و سعی می کردیم به بهترین وجه از آنها استفاده کنیم. این یکی از ویژگی های مهم فرماندهان دفاع مقدس به شمار می رود.

28. توجه جدی به جانشین پروری: یکی از ویژگی های فرماندهی برخی از فرماندهان دفاع مقدس توجه جدی به جانشین پروری بوده است بطوری که آنها یک نفر یا چند نفر را مأمور شناسایی فرمانده در سطوح مختلف کرده بودند و کار سازماندهی لشکر را انجام می دادند. به این صورت برای عملیات های مختلف لشکر، نیرو کم نمی آمد.

29. شناخت نیروها در صحنه عمل: سردار شریعتی در مورد سبک فرماندهی خودش می گوید، وقتی به عنوان فرمانده لشکر 31 عاشورا معرفی شدم، اولین کاری کردم برگزاری دوره شهید باکری بود که در قالب یک مانور عملی در سد دز، به آنها آموزش هایی داده شود و مهم تر از آن من بتوانم نیروهایم را بشناسم. بعدها وقتی شهید میثمی من را دید، گفت که رمز موفقیت شما در لشکر 31 عاشورا همین دوره شهید باکری و شناخت مناسب از بچه ها بود.

30. دوری از مخاطب شدن با القابی چون دکتر، سردار، فرمانده و...: یکی از اتفاقات زیبایی که در دوران دفاع مقدس افتاد، این بود که همه یکدیگر را به عنوان برادر می شناختند. یا اینکه بجای فرمانده، دکتر، سردار و از این القاب آقا مهدی و آقا امین می گفتند و اجازه نمی دادند کسی آنها را با چنین القابی صدا کند. سردار شریعتی می گوید، بعد از شهید باکری من افتخارم این است که لشکر من را نه با لفظ دکتر و نه فرمانده بلکه با لفظ امین آقا خطاب می کردند. این طور صدا کردن برای من خیلی آرامش بخش بود.

31. توجه ویژه به فضاهای فرهنگی: یکی از ویژگی های فرماندهانی چون شهید باکری، توجه ویژه به بحث های فرهنگی در دل لشکر بود. او خودش جلسات تفسیر قرآنی را در لشکر به راه انداخته بود. به علاوه شهید باکری همه روحانیون را جمع می کرد و به آنها می گفت که من می خواهم شما به این اولویت های فرهنگی توجه کنید و این ها را در لشکر بین نیروها تسری بدهید. او اولویت های فرهنگی را به اقتضاء شرایط برای روحانیون لشکر مشخص می کرد و آنها می بایستی کل حرکت سازی فرهنگی لشکر را براساس آن، هدایت می کردند.

32. هم سطح نیروها در استفاده از امکانات: یکی از اعتقادات فرماندهان دفاع مقدس این بود که خودشان را هم سطح نیروها می دیدند نه بالاتر به این معنا که اگر خودشان در مکان امن و بی خطری بودند عذاب وجدان می گرفتند. در خاطرات شهدا هست که اگر از امکاناتی قرار بود در لشکرشان استفاده کنند این امکانات را ابتدا در اختیار نیرو ها می گذاشتند و بعد که به همه رسید، خودشان از آن استفاده می کردند. به این صورت هیچ امتیاز ویژه ای از نظر سنگر و امکانات برای خودشان قائل نمی شدند و خود را همسطح نیروهای خود می دیدند.

33. ذوابعاد بودن شناسایی ها و هدایت نیروها: مسئولیت کار سنگینی است که فرد مسئول باید از پس آن به خوبی برآید. یکی از سختی های مسئولیت فرماندهی داشتن نگاه همه جانبه و ذوابعاد به چیزهایی مثل ادوات، پشتیبانی، شناسایی، خط رزم، نیروی انسانی، توجیه و اقناع افراد، دستورات فرماندهی بالاتر، هماهنگی و یکپارچگی و بسیاری از موارد دیگر که لازمه انجام درست آن داشتن نگاه همه جانبه در فرمانده است. انجام کامل و درست چنین مسئولیتی در همه ابعاد باعث می شود که عذاب وجدان فرد برای انجام کار کاسته شود و مطمئن حرکت کند. چرا که در بستر جنگ، مسئولیت خون بچه ها گردن فرمانده است.

34. تحمل و سعه صدر: یکی از اتفاقات رایج فرماندهی در زمان دفاع مقدس، بحث ها و جلسات جنجالی زیادی است که با فرماندهان دیگر برگزار می شد. از جمله ویژگی مهم و مشترک بین فرماندهان دفاع مقدس این بود که حتی با زیردستان خودشان هم در جلسات بحث می کردند و به صورت دیکتاتورمآبانه سعی نمی کردند بگویند که این دستور من است و شما باید گوش دهید؛ بلکه تلاش می کردند افراد را اقناع کنند و اگر آنها دلایل محکمتری می آوردند فرمانده نظر خودش را اصلاح می کرد. لازمه چنین روحیه ای داشتن قدرت تحمل بالا و سعه صدر است. توجه به این نکته، اطاعت پذیری زیرمجموعه را به شکلی مطلوب امکان پذیر می کند به این معنا که آنها وقتی می بینند که فرمانده حرف آنها را می شنود و به صحبت آنها صحه می گذارد، آنها نیز حرف فرمانده را می شنوند و دستورش را اطاعت می کنند.

35.  کنترل و اشراف نیروها به صورت کامل: در خصوص بحث نظارت و کنترل و بازدیدها، فرماندهان دفاع مقدس معمولا خودشان از نزدیک کنترل می کردند و به صرف شنیدن مطالب از مسئولین کنترل و نظارت اکتفاء نمی کردند. البته برای کنترل و نظارت بر نیروها می باید افرادی را بگمارید ولی این نباشد که خودتان کنار بکشید و بازدید و نظارت نداشته باشید. این یکی از ویژگی ها و رموز موفیق فرماندهان دفاع مقدس محسوب می شود.

36. نظم و انضباط: یکی از مهمترین و اساسیترین مشخصه های فرماندهان دفاع مقدس، نظم و انضباط است. کسی که می خواهد فرمانده جنگ باشد باید یک نظامی به معنای واقعی باشد و خود نظامی گری توأم با داشتن نظم و انضباط است. مثلا در نکته بالا، کنترل و نظارت بر نیروها مطرح شد، در اینجا باید دقت کرد که این نظارت ها باید به صورت منظم و مستمر در نیروها صورت بگیرد و کار نظارت دقیق انجام پذیرد. نظم نیروها، نظم در محل استراحت آنها، نظم در برنامه تغذیه آنها، نظم در آموزش نیروها و... مواردی از رعایت نظم در بین نیروهاست. این موارد است که سبب مدیریت بر قلبها برای فرماندهان می شود.

37. سخت کوشی و پشتکار فراوان: بازدید ها و نظارت مستمر از نیروها، احساس وظیفه نسبت به تک تک بچه ها، کار و کوشش و رصد دائمی اطلاعات عملیات و... به معنای واقعی کلمه خواب را از فرماندهان ربوده بود. به این ترتیب خاطرات زیادی از فرماندهان نقل می کنند که بعد از مثلا 48 ساعت یا 72 ساعت یکدفعه به حالت بیهوشی خوابشان می برد.

38. عدم رعایت خط و مرز خاص برای مسئولیت دادن: از ویژگی های فرماندهان دفاع مقدس این بود که برای کسی خط و مرز موافق و مخالف خودشان تعیین نمی کردند که بگویند فلانی موافق نظر ماست پس به او مسئولیت بدهم و فلانی چون مخالف است مسئولیت به او ندهم. بلکه بسیار دیده می شد که فرماندهان هم به افراد معترض به نظر خودشان مسئولیت می دادند و هم به افراد معتقد به نظرشان. به این ترتیب همه سلایق را در مجموعه شان استفاده می کردند. این مورد نیازمند داشتن روحیه ای انتقاد پذیر است که با رعایت خطوط قرمز دیگران حرفشان را بزنند و این طور نباشد که فرمانده به دور خودش یک دیوار کشیده و دور خودش را خط کشی کرده باشد.

39. تواضع: فرماندهان هرچقدر تواضعشان بیشتر می شد خداوند عزت بیشتری به این ها می داد و بیشتر در دل بچه ها جا می گرفتند و به خاطر داشتن همین تواضع بود که خداوند همیشه به آنها عزت می داد و در دل بچه ها جای داشتند.

40. پرهیز از دنبال نام و شهرت بودن: فرماندهان دوران دفاع مقدس از اینکه مشهور باشند و در چشم دیگران جای بگیرند، پرهیز می کردند. برای همین است که خیلی از نگهبانهای لشکر خودشان هم حتی این ها را اشتباه می گرفتند و مثلا راهشان نمی دادند یا نمی گذاشتند که بروند. داستان های زیادی از فرماندهان در این زمینه نقل شده است.

41. ساده زیستی: ساده زیستی فرماندهان دوران دفاع مقدس از جمله موضوعات مهمی بود که رعایت می شد. به این صورت که در پست فرماندهی هیچ به اصطلاح کلاسی برای خودشان قائل نبودند که بخواهند سبک زندگی متناسب با پست و مقام خود را داشته باشند. بلکه کامل ساده و بی آلایش مثل نیروهای خودشان زندگی می کردند.

42. همدلی و همزبانی و اخوت و برداری با نیروها: فرماندهان دوران دفاع مقدس به نوعی محرم اسرار همه بچه ها شده بودند. بچه ها برای خود همدلی پیدا کرده بودند که می توانست خیلی راحت با او حرف بزنند و راز دلشان را با او در میان بگذارند و مطمئن باشند که رازشان سربه مهر باقی خواهد ماند.

ما باید بین نیروهایمان این نکته را نهادینه کنیم که ما آمده ایم همه آنها را به هم وصل کنیم نه اینکه بیاییم خودمان را برتر از بقیه بدانیم و تفرقه بیندازیم. نهادینه کردن این مطلب تنها با ایجاد رفاقت و برداری بین نیروها اتفاق می افتد.

43. قرار دادن افراد قوی در کنار خود: از جمله ویژگی های دیگر فرماندهان دوران دفاع مقدس این بود که آنها سعی می کردند افراد قوی را در کنار خودشان قرار دهند نه اینکه مثل بسیاری از مدیران سعی کنند آدم های ضعیف را به دور خودشان جمع کنند که بتوانند بین آنها دست برتر و بالا را داشته باشند و مطمئن باشند که جای او را نمی گیرند. در دوران دفاع مقدس اگر فرماندهی متوجه می شد که کسی شایسته تر از او برای فرماندهی وجود دارد، هیچ ابایی از اینکه او را جای خودش بگذار نداشت. لذا از قرار دادن افراد قوی در کنار خود نه تنها نمی ترسید بلکه به شدت از آن استقبال می کرد.

44. قدرت جمع بندی: یکی از ویژگی های مهم فرماندهان این است که در جلسات معمولا مطالب موافع و مخالف زیاد زده می شود که بر اساس نکات گفته شده در بالا فرمانده باید گوش شنوا برای حرف بقیه داشده باشد و دارای روحیه ای انتقاد پذیر باشد. فرماندهان دوران دفاع مقدس در عین داشتن چنین روحیه ای، قدرت جمع بندی و یکپارچه سازی جلسات را داشتند بطوری که فرمانده باید حرف آخر جلسه را بزند.

45. حرف زدن و ایده داشتن: تعداد زیادی از فرماندهان دفاع مقدس افرادی حرف زن و ایده پردازی بودند که در جلسات مختلف این حرف زنی و ایده داشتن، ظهور و بروز می کرد.

46. شجاعت: یکی از ویژگیهای فرماندهان جنگ داشتن شجاعتی به مراتب بالاتر از شجاعت نیروهای خودش است چرا که اگر زانوی فرمانده در جنگ بلرزد، نیروهایش زمینگیر می شوند. این اصلی اساسی است که در دوارن دفاع مقدس رعایت می شد. لذا فرماندهان جلوتر از همه با شهامت و شجاعت حرکت می کردند تا نیروهایشات نیز شجاعت آنها را بگیرند و حرکت نمایند.



نوشته شده توسط پایگاه مضمار
ساخت وبلاگ در بلاگ بیان، رسانه متخصصان و اهل قلم

پایگاه مضمار ؛ تشکیلات اسلامی

إنَّ الیومَ المضمار و غَداً السِّباق ؛ امروز روز تمرین و فردا روز مسابقه است. (خطبه ۲۸ نهج‌البلاغه)

پایگاه مضمار ؛ تشکیلات اسلامی

پایگاه مضمار با هدف تولید دانش و گفتمان سازی تشکیلات اسلامی از طریق ترویج فرهنگ کار تشکیلاتی، الگوسازی، نقد و تحلیل و همچنین رصد و پایش مجموعه های موجود آغاز به کار کرده است.

نام مضمار برگرفته از کلامِ « الا و انّ الیوم مضمار و غداٌ السباق» آگاه باشید امروز روز تمرین و آمادگى، و فردا روز مسابقه است‏‏، امیرمؤمنان برای این پایگاه انتخاب شد، باشد که گامی تمرینی در جهت فتح سنگرهای کلیدی جهان برداشته و برای ظهور اقامه کننده عدل آماده تر شویم.

پیام های کوتاه
بایگانی

در قسمت اول، بیست نکته از نکات مدیریتی و فرماندهی دوران دفاع مقدس آمده بود، در اینجا هم قصدم این بود بیست نکته دیگر را بیاورم ولی دیدم نکات یادداشت شده خودم بیشتر از چهل است لذا دریغ نکردم و در قسمت دوم بیست و شش نکته را آورم تا جمعا چلچراغ فرماندهی ما دارای چهل و شش ویژگی باشد.

21. داشتن روحیه بسیجی: هنر همه فرماندهان ما در دوران دفاع مقدس این است که همه آنها خودشان بسیجی هستند. این که فرماندهان بسیجی باشند و روحیه بسیجی، ثمرات فراوانی دارد که یکی از مهترین آنها یادگیری در حداقل زمان ممکن و شکوفایی استعداد است. توضیح اینکه، نیروهای داوطلب و بسیجی از جمله ویژگی هایشان این است که در حداقل زمان ممکن یاد میگیرند که حرکت خودشان را انجام دهند روحیه بسیجی و تکلیف مداری مبتنی بر آن در رده فرماندهان کاری کرده است که آنها بدون گذراندن دوره های فرماندهی کلاسیک نظامی، همه اینها را در صحنه عمل یاد بگیرند و در دفاع مقدس پیاده کنند.

22. شایسته سالاری به معنای واقعی کلمه: از جمله چیزهایی که در دوران دفاع مقدس بسیار مشهود بود، بحث شایسته سالاری است چرا که اساسا پست و مقامی و پول و ثروتی در میان نبود که کسی بخواهد برای رسیدن به آن تلاش کند. بنابراین بهترین ها فرمانده می شدند و شایسته سالاری به معنای واقعی کلمه تحقق پیدا می کرد.

23. توجه به آمادگی جسمانی نیروها: بعد آمادگی جسمانی نیروها، برای فرمانده حائز اهمیت بود بطوری که برخی از فرماندهان حتما پیاده روی و صبحگاه را در برنامه منظم نیروهایشان داشتند و تأکید می کردند که قبل از هر عملیات نیروها باید بین 200 تا 300 کیلومتر پیاده روی داشته باشند.

24. ثبت اتفاقات و رویدادها: برخی از فرماندهان در سطح قرارگاه تلاش می کردند که به هر وسیله ای که شده است تقسیم کارها، جلسات، فراز و فرود های عملیات و ... ثبت شود. همین اعتقاد است که امروزه اطلاعات و اسناد بسیار زیادی از دوران دفاع مقدس و تجربه موفق آن باقی گذاشته است. فرماندهان و مدیران کنونی نیز با بهره گیری از این نکته باید در جهت ثبت تجارب موفق و ناموفق خود و ذخیره سازی آن برای نسل های بعدی تلاش کنند.

25. اخلاص بالا: یکی از ویژگی های فرماندهان ما در دوران دفاع مقدس خلوص بالای آنها بود که یکی از نتایج این اخلاق، مدیریت بر قلب نیروها و نفوذ در دل آنهاست. مثلا سردار قربانی می گفت فرمانده اطلاعات از قول یکی از نیروهای شناسایی اطلاعاتی را گفت که من قبول نمی کردم، چند بار گفت باز من قبول نکردم تا اینکه گفت من خودم رفتم و این اطلاعات را بدست آوردم و زیر اسکله عراقی ها قایم شده بودم جایی که بالایش دستشویی عراقی ها بود، آنها سه بار روی من ادرار کردند، حالا اینجا آمده ام و شما حرف من را قبول نمی کنید. این یکی از نمونه های اخلاصی است که نمی خواهد فرمانده او متوجه شود که او این کار را کرده یا نیروهای زیر دستش.

26. دوری از اهمال و سستی در کار: از جمله ویژگی های فرماندهان دفاع مقدس این بود که کاری را که می خواستند انجام بدهند در آن اهمال و سستی نمی کردند و در سریعترین زمان ممکن، با کیفیت آن را انجام می دادند. چرا که می دانستند اگر زمان از دست برود یا کیفیت کار از دست برود، خطر برای جان نیروها وجود دارد.

27. نهایت استفاده از امکانات موجود: فهم این نکته که فرمانده و نیروها نباید منتظر این باشند که قرارگاه بالاتر چه امکاناتی در اختیار آنها بگذارد، کاری کرده بود که ما قدر همین امکانات خودمان را می دانستیم و سعی می کردیم به بهترین وجه از آنها استفاده کنیم. این یکی از ویژگی های مهم فرماندهان دفاع مقدس به شمار می رود.

28. توجه جدی به جانشین پروری: یکی از ویژگی های فرماندهی برخی از فرماندهان دفاع مقدس توجه جدی به جانشین پروری بوده است بطوری که آنها یک نفر یا چند نفر را مأمور شناسایی فرمانده در سطوح مختلف کرده بودند و کار سازماندهی لشکر را انجام می دادند. به این صورت برای عملیات های مختلف لشکر، نیرو کم نمی آمد.

29. شناخت نیروها در صحنه عمل: سردار شریعتی در مورد سبک فرماندهی خودش می گوید، وقتی به عنوان فرمانده لشکر 31 عاشورا معرفی شدم، اولین کاری کردم برگزاری دوره شهید باکری بود که در قالب یک مانور عملی در سد دز، به آنها آموزش هایی داده شود و مهم تر از آن من بتوانم نیروهایم را بشناسم. بعدها وقتی شهید میثمی من را دید، گفت که رمز موفقیت شما در لشکر 31 عاشورا همین دوره شهید باکری و شناخت مناسب از بچه ها بود.

30. دوری از مخاطب شدن با القابی چون دکتر، سردار، فرمانده و...: یکی از اتفاقات زیبایی که در دوران دفاع مقدس افتاد، این بود که همه یکدیگر را به عنوان برادر می شناختند. یا اینکه بجای فرمانده، دکتر، سردار و از این القاب آقا مهدی و آقا امین می گفتند و اجازه نمی دادند کسی آنها را با چنین القابی صدا کند. سردار شریعتی می گوید، بعد از شهید باکری من افتخارم این است که لشکر من را نه با لفظ دکتر و نه فرمانده بلکه با لفظ امین آقا خطاب می کردند. این طور صدا کردن برای من خیلی آرامش بخش بود.

31. توجه ویژه به فضاهای فرهنگی: یکی از ویژگی های فرماندهانی چون شهید باکری، توجه ویژه به بحث های فرهنگی در دل لشکر بود. او خودش جلسات تفسیر قرآنی را در لشکر به راه انداخته بود. به علاوه شهید باکری همه روحانیون را جمع می کرد و به آنها می گفت که من می خواهم شما به این اولویت های فرهنگی توجه کنید و این ها را در لشکر بین نیروها تسری بدهید. او اولویت های فرهنگی را به اقتضاء شرایط برای روحانیون لشکر مشخص می کرد و آنها می بایستی کل حرکت سازی فرهنگی لشکر را براساس آن، هدایت می کردند.

32. هم سطح نیروها در استفاده از امکانات: یکی از اعتقادات فرماندهان دفاع مقدس این بود که خودشان را هم سطح نیروها می دیدند نه بالاتر به این معنا که اگر خودشان در مکان امن و بی خطری بودند عذاب وجدان می گرفتند. در خاطرات شهدا هست که اگر از امکاناتی قرار بود در لشکرشان استفاده کنند این امکانات را ابتدا در اختیار نیرو ها می گذاشتند و بعد که به همه رسید، خودشان از آن استفاده می کردند. به این صورت هیچ امتیاز ویژه ای از نظر سنگر و امکانات برای خودشان قائل نمی شدند و خود را همسطح نیروهای خود می دیدند.

33. ذوابعاد بودن شناسایی ها و هدایت نیروها: مسئولیت کار سنگینی است که فرد مسئول باید از پس آن به خوبی برآید. یکی از سختی های مسئولیت فرماندهی داشتن نگاه همه جانبه و ذوابعاد به چیزهایی مثل ادوات، پشتیبانی، شناسایی، خط رزم، نیروی انسانی، توجیه و اقناع افراد، دستورات فرماندهی بالاتر، هماهنگی و یکپارچگی و بسیاری از موارد دیگر که لازمه انجام درست آن داشتن نگاه همه جانبه در فرمانده است. انجام کامل و درست چنین مسئولیتی در همه ابعاد باعث می شود که عذاب وجدان فرد برای انجام کار کاسته شود و مطمئن حرکت کند. چرا که در بستر جنگ، مسئولیت خون بچه ها گردن فرمانده است.

34. تحمل و سعه صدر: یکی از اتفاقات رایج فرماندهی در زمان دفاع مقدس، بحث ها و جلسات جنجالی زیادی است که با فرماندهان دیگر برگزار می شد. از جمله ویژگی مهم و مشترک بین فرماندهان دفاع مقدس این بود که حتی با زیردستان خودشان هم در جلسات بحث می کردند و به صورت دیکتاتورمآبانه سعی نمی کردند بگویند که این دستور من است و شما باید گوش دهید؛ بلکه تلاش می کردند افراد را اقناع کنند و اگر آنها دلایل محکمتری می آوردند فرمانده نظر خودش را اصلاح می کرد. لازمه چنین روحیه ای داشتن قدرت تحمل بالا و سعه صدر است. توجه به این نکته، اطاعت پذیری زیرمجموعه را به شکلی مطلوب امکان پذیر می کند به این معنا که آنها وقتی می بینند که فرمانده حرف آنها را می شنود و به صحبت آنها صحه می گذارد، آنها نیز حرف فرمانده را می شنوند و دستورش را اطاعت می کنند.

35.  کنترل و اشراف نیروها به صورت کامل: در خصوص بحث نظارت و کنترل و بازدیدها، فرماندهان دفاع مقدس معمولا خودشان از نزدیک کنترل می کردند و به صرف شنیدن مطالب از مسئولین کنترل و نظارت اکتفاء نمی کردند. البته برای کنترل و نظارت بر نیروها می باید افرادی را بگمارید ولی این نباشد که خودتان کنار بکشید و بازدید و نظارت نداشته باشید. این یکی از ویژگی ها و رموز موفیق فرماندهان دفاع مقدس محسوب می شود.

36. نظم و انضباط: یکی از مهمترین و اساسیترین مشخصه های فرماندهان دفاع مقدس، نظم و انضباط است. کسی که می خواهد فرمانده جنگ باشد باید یک نظامی به معنای واقعی باشد و خود نظامی گری توأم با داشتن نظم و انضباط است. مثلا در نکته بالا، کنترل و نظارت بر نیروها مطرح شد، در اینجا باید دقت کرد که این نظارت ها باید به صورت منظم و مستمر در نیروها صورت بگیرد و کار نظارت دقیق انجام پذیرد. نظم نیروها، نظم در محل استراحت آنها، نظم در برنامه تغذیه آنها، نظم در آموزش نیروها و... مواردی از رعایت نظم در بین نیروهاست. این موارد است که سبب مدیریت بر قلبها برای فرماندهان می شود.

37. سخت کوشی و پشتکار فراوان: بازدید ها و نظارت مستمر از نیروها، احساس وظیفه نسبت به تک تک بچه ها، کار و کوشش و رصد دائمی اطلاعات عملیات و... به معنای واقعی کلمه خواب را از فرماندهان ربوده بود. به این ترتیب خاطرات زیادی از فرماندهان نقل می کنند که بعد از مثلا 48 ساعت یا 72 ساعت یکدفعه به حالت بیهوشی خوابشان می برد.

38. عدم رعایت خط و مرز خاص برای مسئولیت دادن: از ویژگی های فرماندهان دفاع مقدس این بود که برای کسی خط و مرز موافق و مخالف خودشان تعیین نمی کردند که بگویند فلانی موافق نظر ماست پس به او مسئولیت بدهم و فلانی چون مخالف است مسئولیت به او ندهم. بلکه بسیار دیده می شد که فرماندهان هم به افراد معترض به نظر خودشان مسئولیت می دادند و هم به افراد معتقد به نظرشان. به این ترتیب همه سلایق را در مجموعه شان استفاده می کردند. این مورد نیازمند داشتن روحیه ای انتقاد پذیر است که با رعایت خطوط قرمز دیگران حرفشان را بزنند و این طور نباشد که فرمانده به دور خودش یک دیوار کشیده و دور خودش را خط کشی کرده باشد.

39. تواضع: فرماندهان هرچقدر تواضعشان بیشتر می شد خداوند عزت بیشتری به این ها می داد و بیشتر در دل بچه ها جا می گرفتند و به خاطر داشتن همین تواضع بود که خداوند همیشه به آنها عزت می داد و در دل بچه ها جای داشتند.

40. پرهیز از دنبال نام و شهرت بودن: فرماندهان دوران دفاع مقدس از اینکه مشهور باشند و در چشم دیگران جای بگیرند، پرهیز می کردند. برای همین است که خیلی از نگهبانهای لشکر خودشان هم حتی این ها را اشتباه می گرفتند و مثلا راهشان نمی دادند یا نمی گذاشتند که بروند. داستان های زیادی از فرماندهان در این زمینه نقل شده است.

41. ساده زیستی: ساده زیستی فرماندهان دوران دفاع مقدس از جمله موضوعات مهمی بود که رعایت می شد. به این صورت که در پست فرماندهی هیچ به اصطلاح کلاسی برای خودشان قائل نبودند که بخواهند سبک زندگی متناسب با پست و مقام خود را داشته باشند. بلکه کامل ساده و بی آلایش مثل نیروهای خودشان زندگی می کردند.

42. همدلی و همزبانی و اخوت و برداری با نیروها: فرماندهان دوران دفاع مقدس به نوعی محرم اسرار همه بچه ها شده بودند. بچه ها برای خود همدلی پیدا کرده بودند که می توانست خیلی راحت با او حرف بزنند و راز دلشان را با او در میان بگذارند و مطمئن باشند که رازشان سربه مهر باقی خواهد ماند.

ما باید بین نیروهایمان این نکته را نهادینه کنیم که ما آمده ایم همه آنها را به هم وصل کنیم نه اینکه بیاییم خودمان را برتر از بقیه بدانیم و تفرقه بیندازیم. نهادینه کردن این مطلب تنها با ایجاد رفاقت و برداری بین نیروها اتفاق می افتد.

43. قرار دادن افراد قوی در کنار خود: از جمله ویژگی های دیگر فرماندهان دوران دفاع مقدس این بود که آنها سعی می کردند افراد قوی را در کنار خودشان قرار دهند نه اینکه مثل بسیاری از مدیران سعی کنند آدم های ضعیف را به دور خودشان جمع کنند که بتوانند بین آنها دست برتر و بالا را داشته باشند و مطمئن باشند که جای او را نمی گیرند. در دوران دفاع مقدس اگر فرماندهی متوجه می شد که کسی شایسته تر از او برای فرماندهی وجود دارد، هیچ ابایی از اینکه او را جای خودش بگذار نداشت. لذا از قرار دادن افراد قوی در کنار خود نه تنها نمی ترسید بلکه به شدت از آن استقبال می کرد.

44. قدرت جمع بندی: یکی از ویژگی های مهم فرماندهان این است که در جلسات معمولا مطالب موافع و مخالف زیاد زده می شود که بر اساس نکات گفته شده در بالا فرمانده باید گوش شنوا برای حرف بقیه داشده باشد و دارای روحیه ای انتقاد پذیر باشد. فرماندهان دوران دفاع مقدس در عین داشتن چنین روحیه ای، قدرت جمع بندی و یکپارچه سازی جلسات را داشتند بطوری که فرمانده باید حرف آخر جلسه را بزند.

45. حرف زدن و ایده داشتن: تعداد زیادی از فرماندهان دفاع مقدس افرادی حرف زن و ایده پردازی بودند که در جلسات مختلف این حرف زنی و ایده داشتن، ظهور و بروز می کرد.

46. شجاعت: یکی از ویژگیهای فرماندهان جنگ داشتن شجاعتی به مراتب بالاتر از شجاعت نیروهای خودش است چرا که اگر زانوی فرمانده در جنگ بلرزد، نیروهایش زمینگیر می شوند. این اصلی اساسی است که در دوارن دفاع مقدس رعایت می شد. لذا فرماندهان جلوتر از همه با شهامت و شجاعت حرکت می کردند تا نیروهایشات نیز شجاعت آنها را بگیرند و حرکت نمایند.

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی