سبک زندگی را گرچه عده ای به سبب نگاه جزء بین و غیرمنظومه ای و به بهانه ی غربی بودن استفاده نمی کنند، اما رهبری معظم به مانند نمونه های دیگری چون تعبیر "روشنفکری"، از کاربست این تعبیر ابایی نداشته و ظرف تعبیر سبک زندگی را برای سرشار شدن از مظروفی الهی آماده ساختند.
با تأمل در مفهوم آنچه که سبک زندگی می خوانیم، به این مدلول راه می یابیم که اساسا شکل گیری یک سبک زندگی شرط لازم تحقق یک تمدن خواهد بود و تنها یک لایه ی تفکری پویا و معتبر و حتی یک لایه ی فرهنگی مجزا و درزاویه مانده، برای وصول به یک تمدن(چه رحمانی و چه شیطانی!) کفایت نمی کند.
در این یادداشت، همزمان سعی در پاسخی مجمل به سوالات زیر خواهیم داشت:
منظور از سبک زندگی چیست؟
یک سبک زندگی را چه زمانی اسلامی می نامیم؟
اهمیت پیشینی و پسینی سبک زندگی با هدف تمدن سازی چه خواهد بود؟
چگونه می توان به یک سبک زندگی اسلامی برای تحدید یک تمدن الهی نایل شد؟